رفاقت



 

 ﺑــﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺘﻢ ﺑﻬﺖ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﮐﻨﻢ
ﻃــﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺭﻭﺣﺖ ﻫﻢ ﺧﺒـﺮ ﺩﺍﺭ ﻧﺸـﻪ
ﻭﻟــﯽ ﻧﮑﺮﺩﻡ . . .
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﯼ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ
ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺕ ﻫـﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻡ
ﺍﻣــﺎ ﺑﺎﺯ ﭘﺎﺕ ﻣﻮﻧﺪﻡ . . .
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺟﻮﻥ ﺧﺮﯾﺪﻡ
ﺍﻣﺎ ﺟﺎ ﻧﺰﺩﻡ ، ﻧﺮﻓﺘﻢ ، ﻣﻮﻧﺪﻡ
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣَﺮﻓــﺎ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﻢ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺑﻮﺩ
ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﯼ ﺩﺭﻭﻏــﻪ
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺭﻓﺘﯽ
ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ . . .
 ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﯼ
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻣﻦ، ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ. . .
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ
ﺟﻮﺍﺏِ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﺭﻭ ، ﺑﻬﺖ ﻧﺪﻩ. . .
 ﭼﻪ ﺍﺭﺯﻭﻥ ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺭﻭ ﻓﺮﻭﺧﺘﯽ. . .

پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:,

|
 

گاهی وقتها قبل از خداحافظی خواسته یا ناخواسته میگویم : « مواظب خودت باش ! »

مواظب خودت باش یعنی فکرم پیش توئه !

مواظب خودت باش یعنی برام مُهمی !

مواظب خودت باش یعنی نگرانتم !

مواظب خودت باش یعنی دوسـتــت دارم !

مواظب خودت باش یعنی به خدا می سپارمت !

مواظب خودت باش یعنی از الان دلم واست تنگ شده !

مواظب خودت باش یعنی... واقعاً مواظب خودت باش...

همین عزیزترینم.


شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

گاهی آدمها جایگاهشان را فراموش می کنند ،

گاهی یادشان می رود از کجا هستند و در چه جایگاه و مقامی قرار دارند

گاهی فراموش می کنند زندگی را ، خدا را ، دیگران را ، خودشان را...

خدایا ، مرا از این مدل آدمها قرار نده.

بگذار خودم باشم همیشه ، به یاد تو ، به یاد اطرافیانم ، دلسوز عزیزترینم، متوجه جایگاهم.

از همه مهمتر خدایا مرا به خودم وا مگذار ،

همین

ممنونم


شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

سلام دوستای گلم خــــــــــــوبید؟راستشو بخواید امروز تا زنگ آخــــــــــــــــر خوب بود اما زنگ آخر با حرفام یکی از دوستامو ناراحت کردم.خودم اصلا احساس نمیکردم دارم حرف بدی میزنم اما ظاهرا از دستم ناراحت شد خواستم بگم اعتقادات هر شخص واسه خودش مقدسه اما فقط راهنمایی بود هدف دیگه ای نبود.من اصلا نمیخوام دل کسی رو برنجونم اما هیچ حرفی بدتر این نیست که وقتی دوستات هستند واسه گریه کردن به شونه ی کس دیگری احتیاج داشته باشــــــــــــــــــــــــــی

شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، او با بیقراری به درگاه خداوند دعا می‌کرد تا او را نجات بخشد، او ساعتها به اقیانوس چشم می‌دوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمی‌آمد.
سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از ساحل بسازد ....

تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، بدترین چیز ممکن رخ داده بود، او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟»


صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک می‌شد از خواب برخاست، آن می‌آمد تا او را نجات دهد.


مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم!»

شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

حالا که داریم به آخرای سال می رسیم خیلی ناراحتم همیشه دوست داشتم مدرسه ها زود تر تموم شه اما حالا که تو موقعیتش قـــــــــــــــرار گرفتم می بینم خیلی حس بدیه جدایی از دوستام.دوستایی که عاشقونه دوسشون دارم،دوستایی که با هاشون مسافرت رفتم و از هر ثانیه ثانیش خــــــــــاطره دارم.

شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

 
همیشه در حالی که...
یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده!

یه عالمه اشک توی چشماته!

یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده...

باید بگی : خب دیگه... واسه همیشه خدافظ ...!

شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

هیچ وقت یکی را با همه ی ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺑﺎﺵ ! ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ …
www.SMSOJOK.com
هیچ وقت یکی را با همه ی ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺑﺎﺵ ! ﯾﮏ ﺗﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺪﺍﺭﯼ …
www.SMSOJOK.com
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﭘﺎﻧﺘﻮﻣﯿﻢ ﺍﺳﺖ ، ﺣﺮﻑ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﯼ ﺑﺎﺧﺘﯽ !
www.SMSOJOK.com

ﻣﻌﻠﻤﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ‌ﺁﻣﻮﺯﺵ ﮔﻔﺖ: ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺧﺎﮎ ﻧﯿﺎﻭﺭﯼ، ﻧﻤﺮﻩ‌ﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﯽ‌ﺩﻫﻢ!

ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ! ﺍﮔﺮ ﺧﺎﮎ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﺮﻩ‌ﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯽ‌ﺩﻫﯽ؟

ﮔﻔﺖ:ﺑﻠﻪ.

ﺩﺍﻧﺶ‌ﺁﻣﻮﺯ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺸﺘﯽ ﺧﺎﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻠﻢ ﺁﻭﺭﺩ.

ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ: ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﺍﺯ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﯼ؟!

ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﮔﺎﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺁﻭﺭﺩﻡ! ﻭ ﻫﻤﺎﻥ‌ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﯼ، ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺮ

ﭘﺎﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ.

ﻣﻌﻠﻢ ﮔﺮﯾﺴﺖ ﻭ ﻧﻤﺮﻩ‌ﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ.


شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 


مـــــــــــــــن...!

تـــــــــــو

اما...    

 

ن .م .ی. د. ا.ن. ی...

 

مـــــــــــن

 

اینجا در کنار همه شهر غـــــــریبم..

من،

بی،

 تو،

غریبم...

تـــــــــــو آشنای دل منی..

اما

نمــــــــــــــیدانی...!%

شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

شنبه 10 اسفند 1392برچسب:,

|
 

پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:,

|
 

پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:,

|
 

پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:,

|
 

سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:,

|
 

سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:,

|
 

سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:,

|
 

::

دنیا هر چقدر هم که کوچک باشد!تو از من دور شده ای و این تمام ماجراست…
::
::
اگر کسی نیست که بهش فکر کنی به آسمون فکر کن چون تو آسمون یکی هست که همیشه به تو فکر میکنه….

::
::
امشب هم صحنه سازی میکنم و خودم را گول میزنم!! حتمأ اسب سپیدش بیمار شده بود و نتوانست بیاید…!!
::
::
دستهای تو، بوی آرزوهایم را میدهد…!
::
::
دراز میکشم،خیره میشوم به سقف….اشک هایم می چکند!! سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه
میبوسیدی…

سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:,

|
 

دو دوست برای تفریح به ییلاق های خارج از شهر رفتند. در بین راه بر سر زمان استراحت اختلاف نظر پیدا کردند و یکی از آن ها در اثر عصبانیت بر روی دیگری سیلی محکمی زد.آن یکی که سیلی خورده بود سخت آزرده شد، اما بدون آن که چیزی بگوید روی شن های کنار رودخانه نوشت: «امروز بهترین دوستم به من سیلی زد.»

سپس راه خود را ادامه دادند و به قسمت عمیق رودخانه رسیدند. آن دوستی که سیلی خورده بود پایش لغزید و نزدیک بود با جریان آب به سمت پرتگاهی خطرناک برود که دوستش او را نجات داد.وقتی نفسش بالا آمد سنگ تیزی برداشت و به زحمت روی صخره ای نوشت: «امروز بهترین دوستم،جانم را نجات داد.»

دوستش با تعجب پرسید: «چرا آن دفعه روی شن ها نوشتی و این بار روی صخره؟» دیگری لبخند زد و گفت: «وقتی بدی می بینیم باید روی شن ها بنویسیم تا به راحتی با جریان آب شسته شود و وقتی محبتی در حق ما می شود باید روی سنگ سختی حک کنیم تا برای همیشه بماند.

سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:,

|
 

می خواست برگرده جبهه بهش گفتم:
پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند
چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست…
… وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد…
خواستم بهش اعتراض کنم که گفت:
این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند
دیگه حرفی برا گفتن نداشتم خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد.

سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:,

|
 

سه شنبه 6 اسفند 1392برچسب:,

|
 


به وبلاگ من خوش آمدید...امیدوارم در وبلاگ من اوقات خوشی داشته باشید


 

آرمان

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دلسوخته و آدرس arman0017.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

 

اسفند 1392

 

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 2
بازدید کل : 3621
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



Alternative content